امام(ره)، پرچمدار مبارزه با صهيونيسم

14 خرداد يادآور رحلت جانگداز بنيانگذار جمهوري اسلامي است. بزرگ مردي از تبار زهد و عرفان که با رفتار و گفتار خردمندانه و حکيمانه خويش، درس شجاعت، صراحت، آزادگي و ايستادگي به رهبران جهان داد و فصلي نو از ظلم ستيزي و عدالت خواهي را در دفتر کهنه تاريخ گشود. امام، حقيقتي جاري در هميشه زمانهاست و مقتداي آنان که خواهان معنويت و در جستجوي روشني اند؛ آنان که صداي اعتراض به سيطره ظلمت و تاريکي بر فضاي وهم انگيز دنياي کنوني اند و در راه رسيدن به آرمانهاي بلند خويش، تا پاي جان ايستاده اند.
با وجود گذشت 21 سال از عروج آن عزيز سفر کرده، حضور پرخروش مردم از اقصي نقاط جهان در ايام گراميداشت آن عارف دلداده در کنار مرقدش افزون مي گردد و اين همه بيانگر آن است که انديشه جوشان و خورشيد تابناک و بي فروغ امام خميني(ره) که الهام گرفته از آموزه هاي ناب نبوي و علوي است، به تربيت نسلهاي جديد مبادرت مي ورزد.
بنيانگذار انقلاب اسلامي در مقطعي از تاريخ قرن بيستم ظهور نمود که جهان انديشه به نحوي در تملک دو ايده ماترياليستي غرب و شرق بود که هر فکر مغاير با انگاره هاي ذهني شان را مردود و مطرود اعلام مي کردند.
امام خميني(ره) توانست با ارائه گفتماني متفاوت از گفتمانهاي موجود، بشريت سرگشته و حيران را که گرفتار سراب معرفت شناسي راهبردهاي غرب و شرق بود، معطوف به پارادايم متافيزيکي خود نمايد که ابتناي آن بر آموزه هاي اسلامي است.
پير جماران تنها به فکر نجات ايران و مردم اين مرز و بوم از سيطره استعمارگران نبود، بلکه افق انديشه ظلم ستيز وي، بخش وسيعي از جهان را در بر مي گرفت. همين ويژگي بر محبوبيت وي در جهان افزوده است، به نحوي که اسقف کاپوچي، اسقف بيت المقدس، در اين زمينه معتقد است: «قلب آزادگان دنيا و تمام مستضعفان و محرومان دنيا براي امام خميني(ره) مي تپد. او فقط به ايران تعلق ندارد، بلکه تمام محرومان دنيا چه مسلمان و چه غيرمسلمان، او را نجات دهنده خود مي دانند.» و يا موسويني، رئيس جمهور وقت اوگاندا در تحليل شخصيت بنيانگذار انقلاب اسلامي، وي را اين گونه معرفي مي کند: «آيةا... خميني(ره) رهبر روحاني و بزرگي بود که نه تنها مسلمانان ايران، بلکه تمام جهان، از ايشان الهام مي گرفتند.»
آموزه رهبر کبير انقلاب اسلامي در عرصه جهان اسلام و گستره مستضعفان عالم، مبتني بر بيداري و استيفاي حقوق آنهاست که در صورت اميد به سازمانهاي بين المللي و ديگر دولتها نمي توان افق ثمربخشي را براي دستيابي به هدفها متصور دانست.
در روزهاي اخير فاجعه دردناک حمله به کشتي هاي حامل کمکهاي انسان دوستانه، احساسات آزادگان جهان را فارغ از مليت و مذهب برانگيخت، به نحوي که هر روز بر موج حرکت خروشان ضد صهيونيستي در جهان افزوده مي شود. بينش و بصيرت مثال زدني امام در سالهاي خفقان و ديکتاتوري پهلوي که سر سپردگي آنها بر کسي پوشيده نيست، در دهه 40 از رابطه آشکار و پنهان حاکميت وقت با اسرائيل غاصب پرده برداشت که با اين نگاه فراملي، موضوع آزادي قدس را از دايره تنگ پان عربيسم، به موضوع محوري جهان اسلام تبديل نمودند.
ايشان محافل حقوقي بين المللي را با عنايت به مؤسسان آنها و عملکرد غيرقابل دفاع، مرجع داوري عادلي براي حل و فصل دعاوي و پيگيري خواسته ها نمي دانند، به گونه اي که در اين زمينه معتقدند: «مسلمانان ننشستند که سازمانهاي بين المللي براي آنها کاري بکنند.»
پر واضح است، پس از جنايتهاي اخير که جامعه جهاني را وارد چالش جدي با صهيونيسم نمود، سازمان ملل بويژه شوراي امنيت، از صدور حتي يک قطعنامه ناتوان ماند و با وجود تشديد فشارها به يک بيانيه ضعيف و فاقد الزامهاي حقوقي بسنده کرد. اين اولين حمايت شوراي امنيت از اين رژيم نيست، بلکه از بدو تأسيس تاکنون همواره چتر حمايتي انگليس و آمريکا بر سر اسرائيل بوده است.
امام راحل در بخش ديگري از سخنانشان، ملتها را وادار به قيام مي کنند: «ملتها خودشان قيام کنند و حکومتهاي خودشان را وادار کنند که در مقابل اسرائيل بايستند و اکتفا نکنند به محکوم کردن.» ايشان با اين اهتمام به نقش مردم، ناکارآمدي برخي دولتهاي اسلامي را گوشزد مي کنند و با اطمينان از سطح رابطه بعضي سران اسلامي با رژيم منحوس صهيونيستي، ظرفيت عمومي ملتها را به صحنه فرا مي خوانند تا از اين رهگذر ظرفيت قابل اعتنايي که به وجود خواهد آمد، مقامهاي تل آويو را نشانه بگيرد.