قيام 15 خرداد و نهضت هاي سده پيشين، مشابهت ها و تفاوت ها (4)

ساخت وبلاگ

5. بلوغ سياسي ملت ايران

يک از تفاوت هاي قيام 15 خرداد با نهضت هاي سده گذشته رشد سياسي وبينش والاي حماسه آفرينان خرداد خونين است. در برخي از حرکت ها ونهضت هاي پيشين مي بينيم که عوامل وايادي استعمار توانستند مردم را فريب دهند وبا شگردها وشيطنت هايي آنان را به درون سفارت دشمن آزاري واستقلال ملت ايران بکشانند وبا جوسازيها و هوچي گري ها، رهبران راستين نهضت عدالت خواهي را يکي پس از ديگري به شهادت برسانند. در نهضت ملي شدن صنعت نفت نيز، کفتار پير استعمار (انگليس نفت خوار) که از آيت الله کاشاني دلي پرکين وچرکين داشت، توانست او را با اتهامات ناروا در ميان ملت ايران بي اعتبار سازد وبه دست رجال واحزاب به اصطلاح ملي گرا خانه نشين کند وبدين گونه راه را براي غارت منابع نفتي وديگر ذخاير گرانبهاي ايران با همدستي امريکا هموار سازد.
ليکن در پي آغاز نهضت اسلامي در سال 1341، امام با عبرت پذيري از تاريخ، آگاهانيدن توده ها را به عنوان يک استراتژي در راس برنامه هاي خود قرار داد وسطح انديشه ملت ايران را با روشنگري هاي خود گام به گام بالابرد و رشد داد. امام به خوبي دريافته بود يک ملت رشد يافته وآگاه به مسائل سياسي روز هيچ گاه فريب نمي خورد ودشمن نمي تواند او را به بيراهه بکشاند وبه سمت او رهبران ضد استعماري وآزادي خواه را به شکست بکشاند.
از اين رو ديديم ملتي که در مکتب امام پرورش فکري يافته وبه بلوع سياسي رسيده بود، هيچ گاه تحت تاثير نقشه ها نيرنگ هاي رنگارنگ رژيم شاه و اربابان او قرار نگرفت و فريب نخورد. حربه هاي تهمت و افتراي شاه بر ضد امام نتوانست کارايي داشته باشد وبراي ملت ايران نسبت به امام ذهنيت پديد آورد، بلکه رژيم شاه را در نزد مردم بيش از پيش رسوا کرد.
بي اعتباري سخنان شاه در ميان مردم ايران تاآنجا بود که از ديد مامورين چشم و گوش بسته ساواک نيز پنهان نماند وگوشه هايي از ديد گاه هاو نظرات مردم در گزارش هاي ساواک انعکاس يافت. شاه براي به زير سوال بردن حماس آفرينان 15 خرداد 42 طي نطقي در همدان در 17 خرداد 42 ادعا کرد:
... بايد به شما بگويم که متاسفانه کساني که بساط پانزدهم خرداد را به راه انداختنتد. کما اينکه در ميان کساني که يا زخمي شده اند، يا دستگير شده اند خيلي از آنها مي گفتند که ما چه کار کنيم به ما 25 ريال داده بودند ومي گفتند در کوچه ها بدويد وبگوييد زنده باد فلاني، ما حالا مي دانيم اين وجوه از کجا رسيده است....(1)
واکنش ملت ايران در برابر اين دروغ پردازي هاي شاه در گزارش ساواک چنين آمده است:
در چند روز اخير موضوعي که اعلي حضرت همايوني در نطق خود در همدان به آن اشاره فرموده که هر نفر 25 ريال گرفته اند ودر تظاهرات شرکت کرده اند بين مردم مورد تنفر وگفتگو و تمسخر قرار گرفته است وهمه مي گويند ببينيد چقدر مردم ايران بدبخت شده اند که در پايتخت مملکت مردم 25ريال مي گيرند وجلوي گلوله مي روند وبراي چنين مبلغ جزئي خود را به کشتن مي دهند.
همه مردم روي اين مطلب به همين نحو صحبت واظهار نظر ومسخره مي کنند.
مامور ويژه اضافه مي کند بايد به هر ترتيب شده اين مطالب که به خصوص دستاويز مخالفين شده به نحوي اصلاح شود. آگاهي عميق ملت ايران و توانايي آنان در بررسي و تفسير و تحليل عملکرد رژيم شاه در يکي از گزارش هاي ساواک به درستي نمايان شده است. رژيم شاه به منظور فريب افکار عمومي و پرده پوشي روي خونريزي‌ها وجنايات 15خرداد، اعلام کرد که به خانواده کشته شدگان قيام 15 خرداد کمک مالي خواهد کرد !البته اين وعده تنها در حد ادعا بود نه رژيم شاه کوچکترين کمکي به خانواده شهداي 15 خرداد کرد ونه اگر کمک مي کرد آن خانواده هاي آزاده وسر بلند هرگز قبول مي کردند.رژيم شاه به منظورفريب افکار عمومي اين ادعا را با بوق وکرنا مطرح کرد. ليکن مردم با ديد سياسي بالا و با تحليل آگاهانه خود از آن به عنوان سند محکوميت ومجرم بودن رژيم شاه بهره برداري کردند. ديدگا مردم در گزارش ساواک چنين آمده است:
تعيين کمک مالي به خانواده مقتولين واقعه پانزدهم خرداد در بين طبقات مختلف مردم مورد بحث وگفتگو قرار گرفته است. مردم مي گويند مقام سلطنت ودولت کراراً اعلام کرده اند عده اي خيانتکار با دريافت 25 ريال از عمال بيگانه براي واژگون ساختن حکومت ايران، بلواي 15 خرداد را به وجود آوردند. اگر کساني که کتابخانه وباشگاه ومغازه هارا آتش زده اند جزء خيانتکاران بوده اند پس چرا به خانواده خيانتکاران کمک مالي مي شود واگر اين عده خيانتکار نبوده اند پس به چه علت آنهارا کشته اند.
دربين مردم گفته مي شود چون عده اي از مامورين مخفي دولت در ايجاد بلواي 15 خراداد دست داشته اند ودر اثر عدم شناسايي کشته شده اند روي اين اصل تصويب کرده اند ب آنها کمک شود ونام اين عده را " مردم " گذاشته اند.
شاه ودار ودسته ارتجاعي او از آنجا که از مردم بيگانه بودند وبا توده مردم سر وکاري نداشتند، براين باور بودند که مردم عصر امام نيز همانند دوران مشروطه نا آگاه، ساده و بي اطلاع از اوضاع روز هستند وبا پشت هم اندازي ودروغ پردازي مي توان آنان را فريب داد و از راه امام دور ساخت. از اين رو، کوشيدند با مشتي ناروا گويي ها و پيرايه تراشي ها حماسه 15 خرداد 42 را به زير سوال برند وراه ورسالت امام را به بن بست بکشانند. ليکن اين حربه ارتجاعي وزنگ زده نه تنها نتوانست آنان را از بحراني که در آن گرفتار شده بودند، برهاند بلکه بيش از پيش به چالش کشيده شدند ونزد افکار جهاني آبرو واعتبار خود را از دست دادند.
گزارشي که در پي مي آيد نشان مي دهد که رژيم شاه با آن دروغ پردازيها و پيرايه تراشي ها در چه دست اندازهايي گرفتار آمده است:
مصاحبه دادستان فرمانداري نظامي تهران در مورد پول گرفتن دسته جاتي که در روز 15 خرداد جهت بلوا وآشوب راه افتاده بودند، از چند نظر مورد انتقاد وتقبيح حافل مطبوعاتي وتعجب مخبرين خبرگزاري هاي خارجي واقع شده است. اولا اينکه اين اظهارات و دعاوي ضعف وضعيت استحفاظي وتاميني پايتخت را مي رساند که مي شود تنها باسيصد هزار تومان امنيت آن را متزلزل نمود ونيروهاي انتظامي را دچار پراکندگي واختلال کرد. به طوري که نياز به اعزام تانک هاي سنگين پيش آيد ودر ثاني محافل مطبوعاتي اين دعاوي را حاکي از نهايت ضعف وبيهودگي دستگاه هاي عريض وطويلي نظير سازمان امنيت و اداره اطلاعات شهرباني کلانتري هاي تابعه مي دانند که از اولين ساعات روز 15 خرداد حداقل در ميان بيست هزار نفر و(با استناد فرمايشات اعلي حضرت همايوني در ميان حداقل چهل هزار نفر) در محلات مختلف پايتخت جهت ايجاد بلوا واغتشاش پول تقسيم شده باشد وباز اين دستگاه ها آن چنان گرفتار خمودگي وبي حسي باشند که مجموع قواي انتظامي حافظ پايتخت گرفتار چنان غافلگيري افتضاح آميزي گردند که لزوم اعزام وااحدهاي نظامي از پادگان هاي خارج شهر آن هم با آن همه تجهيزات سنگين احساس گردد. خلاصه محافل مطبوعاتي واجتماعي معتقدند که دادستان فرمانداري نظامي توطئه را که آن همه ارگان هاي تبليغاتي دولت درباره عمق و وسعت آن داد سخن مي دادند با اين مصاحبه مطبوعاتي خويش تا به حد ابتذال پايين آورده وخالق و کارگردان وطراح واجراکننده آن را محدود به يک چاقوکش حرفه اي نموده است.
اولا اين تنها ملت آگاه و روشن ضمير ايران نبودند که به رژيم شاه پشت کرده و به پيروي از امام با همه توان به پا خاسته بودند، بلکه بسياري از نيروهاي ارتشي نيز به رغم خفقان حاکم، سره را از ناسره به درستي باز شناخته و از برخورد رژيم شا ه با امام و مقامات روحاني به شدت ناخرسند بودند و آن را در راستاي سياست امريکا و فرقه اي مي دانستند که نقش ستون پنجم را در ميان ملت ايران بازي مي کند و در خدمت منافع رژيم صهيونيستي قرار دارد. اين نارضايتي ها در ارتش زمينه ساز پشت کردن نيروهاي ارتشي به شا ه در سال 1357 وايستادن آنان در کنار ملت وامام شد. نارضايتي ارتش از برخورد سرکوبگرانه رژيم شاه با علماي ديني ومقامات روحاني در گزارش ساواک چنين آمده است:
به طوري که از طبقات مختلف افسران ارتش کسب اطلاع شده به جز افسران گارد شاهنشاهي که صد در صد اقدامات فعلي ومبارزه با روحانيت را تاييد مي کنند بين بقيه افسران جسته و گريخته گفته مي شود چنانچه ديسيپلين نظامي ما را مجبور به اطاعت کور کورانه از دستورات مقامات بالا نکند، ما هرگز آماده انجام شدت عمل با روحانيون وحتي مردم کوچه وبازار نيستيم. زيرا مبارزه با روحانيت از طرف جناحي از دستگاه حاکمه امريکا که خواهان تقويت از فرقه بهايي در ايران مي باشند دنبال مي شود و از طرف مقامات نظامي امريکا در ايرا ن به سران ارتش فشار وارد کرده اند که برا ي تقليل نفرات ارتش کليه افسراني را که داراي بيست سال سابقه خدمت مي باشند بازنشسته کنند واگر جنجال فارس شروع نشد ه بود اين برنامه امريکايي ها اجرا شد بود افسرا ن مذکور مي گفتند چون با بازنشسته کردن اين طبقه از افسران اميد به زندگي بهتر در ما از بين مي رود طبعا نمي توانيم باطنا از اقدامات دستگاهي که يکي ديگر از برنامه هاي آن بازنشسته کردن ما مي باشد خوشحال باشيم.

6. شرکت همه طبقات و قشرها در قيام 15 خرداد
 

در نهضت هاي سده پيش، مبارزاني که در صحنه حضور داشتند علاوه بر روحانيون، کسبه، بازاري و دانشگاهي بودند. از طبقه کارگر وکشاورز وديگر قشرهاي جامعه در خيزش و خروش مردمي کمتر ديده مي شدند. ليکن امام با نهضت اسلامي خود توانست همه اقشار جامعه را يک دست به صحنه آورد وبه قيام وادارد. درقيام 15 خرداد بسياري از مردم کشاورز و کارگر، زنان مسلمان و ديگر طبقات رشد يافته در کنار نيروهاي سياسي، دانشگاهي روحاني به پاخاستند و شهدايي به ميدان فضيلت تقديم کردند. ليستي که از جمعي از شهداي 15 خرداد به دست آمده گواه زنده اين واقعيت است:

نام

نام خانوادگي

شغل

حكيمه

ابوالحسني

 

زهرا

ابوالحسني

 

جواد

اجاقيان

شيشه بر

ملكه

احيائي

 

ابوالقاسم

اردستاني كهنگي

كشاورز

شريفه

ارميده

 

علي

استادهاشمي

نجار

عبدالله

اشعري

خياط

محمود

اعرابي جوشقاني

فروشنده

بتول

افخمي قمي

 

حسين

افسر

كشاورز

عباس

اقليمي

كارگر

سكينه

بديري

 

علي اصغر

برج

 

عباسعلي

برخورداري

بنا و معمار

قاسمعلي

برخورداري

بنا و معمار

امرالله

برزين

 

سكينه

برومندپاك

 

كبري

بهرامي

 

بتول

بيگدلي

 

ارسلان

بيگلري

كشاورز

باختر

بيگلري

كشاورز

حيدر

بيگلري

كشاورز

زراره

بيگلري

كشاورز

زياد

بيگلري

كشاورز

علي

بيگلري

كشاورز

نصير

بيگلري

كشاورز

محمدعلي

پرمور

گل فروش

اسدالله

پروا (قنادي)

دانش آموز

اسماعيل

پروانه

 

محمدعلي

پروانه

دانش آموز

مرتضي

پهلواني

دانش آموز (چهارده ساله)

نصرالله

پهلواني

 

محمدحسين

تشكري

كارگر

ملوك

تكثيرزن

 

عباس

توانا

دانش آموز

روح انگيز

جاويدي

 

فاطمه

جدالي سلطاني

 

عنايت الله

جراپنان

كاسب

فاطمه

جهانگيري

 

محمدرضا

حاج آخوندي

 

مرصع

حاج قنبري

 

اصغر

حاج محمدزاده

مبل ساز

اسماعيل

حسني

درشكه چي

سيديونس

حسيني غوزيني

روحاني

حسن

خاني

كشاورز

شكرالله

خبازها

داش آموز (سيزده ساله)

يحيي

خمسه اي

خياط

عبدالرحيم

خوش تقاضا

كارگر(نانوا)

محمد

خوش لهجه

دانش آموز

احمد

دسترس

دانش آموز

خليل

دستغيب سربي

دانش آموز

صديقه

دهقاني

 

عزت الله

رجبي اناركي

كشاورز

كريم

رحيمي

كارگر

شهباز

رسولي

كشاورز

عبدالرحمن

رسولي

كشاورز

عبدالله

رضائي نادرخاني

 

ناصر

زادقناد

راننده تاكسي

علي

زارعي

 

احمد

زالپايي سه گانه

دانش آموز (سيزده ساله)

مولود

زلفي بلگيجاني

 

عبدالله

زوار فرد

نقاش

كاظم

زوار فرد

 

مسعود

ستوده ناگراني

كفاش

احمد

سروري

 

رحيم

سليماني

 

محسن

سليماني

كفاش

نورالله

سليماني

آهنگر و جوشكار

سارا

سياح

 

سيدرسول

شاه جعفري

عطار

غلامحسين

شاه قلندري

بنا و معمار

مجتبي

شجري

كارگر

حسن

شمشيري تهراني

 

علي اكبر

شيرخدا

 

هوشنگ

صادق

 

محمد

صفائي

فروشنده

زهرا

طاهررفتار

 

سيدمرتضي

طباطبائي رفيعي

كشاورز

حسن

طوسي

بنا و معمار

حاج محمدرضا

طيب

بارفروش ميدان

محمدعلي

عباسي

حلبي سازي

محمود

عباسي زاده

بنا و معمار

حسن

عباسي فرد

ريخته گر

جعفر

عرب مقصودي

كشاورز

علي

عسگريان

كشاورز

مصطفي

علي عسگري

كارگر

صديقه

فرزيني

 

علي

فرهادي بجاربنه

 

محمدعلي

فياضي نور

 

احمد

فيروزي

 

غلامرضا

قائيني

دانش آموز

غلامحسين

قائيني گوارشكي

كامند وزارت كشاورزي

رستم

قاسمي

كشاورز

ابراهيم

قاسمي فخار

كارگر

علي محمد

قديرزاده كاشي

كارگر

عباسعلي

قراگوزلو

فروشنده

علي اكبر

قره گوزلو

 

ابوالقاسم

كاظم زاده

 

فاطمه

كامه

 

ابراهيم

كرماني جمكراني

باتري و دينام ساز

رقيه

كلواني

 

حسن

كلهر

كشاورز

عباس

گلرو

پارچه فروش

علي اكبر

گل محمدي

خواربار فروش

صمد

متحير

راننده

رحيمه

مجاهد

 

سيدمرتضي

مجتهدزاده

روحاني

فضل الله

محمدخاني

 

يدالله

محمدخاني

پلاستيك ساز

مسعود

محمدي

دانش آموز (7ساله)

غفار

مددي

 

امير

معصوم شاهي

خواربارفروش

قاسم

مكاري

نجار

ابوالحسن

ممتازآباد

كفاش

عادل

موتعلميان

 

مظفر

موسوي لاري

روحاني

سكينه

مهابادي

 

اسماعيل

مهدويان

كارگر

محترم

مهدي ملايري

 

فخري

ميرزاحسن

 

محمدقلي

نادري

كارگر

محمد

نصيراسلامي

 

كاظم

نصيرزاده

 

احمد

نيكومنظر

 

محمدحسين

وطن پرست

كفاش

خديجه

وقايعي

 


تفاوت هاي ديگري نيز ميدان قيام 15 خرداد ونهضت هاي سده پيشين وجود دارد که بررسي آن مجال ديگري مي خواهد.

پي‌نوشت‌ها:

* مورخ انقلاب اسلامي
1. کيهان واطلاعات، 18 خرداد 1342.
 نويسنده:دکترسيد حميد روحاني*

منبع: نشريه 15 خرداد شماره 7

برچسب‌ها: قیام 15 خرداد, نهضتهای پیشین, استعمارگران انقلاب اسلامی...
ما را در سایت انقلاب اسلامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : frahbarema1f بازدید : 199 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 13:06